۱۳۸۸ دی ۱۲, شنبه

Borders

جایی فرسنگ ها دور از هر آبادی، دور از آدم ها، توی صحرای آفریقا!
آنتوان می دانست شازده کوچولو را کجا روی زمین پیاده کند
-
-
-
تصور کنید! شازده کوچولو از آسمون یکراست می افتاد جایی توی خاورمیانه مثلاً کابل، بغداد، غزه ، یمن یا تهران...
اون وقت...
شما فکر می کنید قصه ی شازده کوچولو چگونه می شد؟!

۲ نظر:

human being گفت...

borders
like orders
can be ignoreed




داستان عشق مکرر است... همه جا خلبانی هست که هواپیمایش خراب شده.. همه جا شازده کوچولویی هست... همه جا روباهی هست... همه جا چاه آبی هست... همه جا گلی هست... همه جا ماری هست...

لباس ها عوض می شوند اما دل ها نه...

ناشناس گفت...

بستگی داره دلت هم عوض شه یا نه
دل هم عوض میشه